متنفرم از دستمال های کاغذی گلوله شده کناره تختم
ک یاداوری میکنند
دیشب چقدر اشک ریختم
متنفرم از دستمال های کاغذی گلوله شده کناره تختم
ک یاداوری میکنند
دیشب چقدر اشک ریختم
گاه سکوت بیجا همه چیز را بر باد میدهد
همان گونه ک حرافی ارامش را...
بعـضـیـا هـم هـسـتـن کـه بـاهـاتـن،
ولـی هـمـیـشـه بـا کـسـای دیـگـه هـم گـرم مـی گـیـرن کـه اگـه بـا تـو بـه بـن بـسـت خـوردن خـیـالـشـون راحـت بـاشـه کـوچـه ی بـعـدی یـکـی مـنـتـظرشـون هـسـت
تـو قـانـون رفـاقـت بـه ایـنـا می گـن:عـــوضـــی!!!
موضوع انشاء : خوشبختی
ــــــــــــــــ بـه نام خــــدا ـــــــــــــــــ
خــــوش بختــــی یعنــــی قلــــب پــــدرت بتپــــد...........
ــــــــــــــــــــ پــــایــــان ــــــــــــــــــ
انتظارش را داشتی ،
اما حالا که به آن دعوت شده ای
تا می توانی زیبا برقص ( چارلی چاپلین )
نـــه نمیــــدانــــی!
هیـــــچ کـــس نمـی دانــــد
پشتــــــــ ایـن چهــــره ی آرام،
در دلــــــــــم چــه مـی گـذرد!
نـــه نمیــــدانــــی!
هیـــــچ کـــس نمـی دانــــد
ایـــن آرامــش ظــاهــر و ایــن دل نــا آرام
چقــــدر خستـــــــه ام میـــکنــد...!
منطقی حرف زدن با بعضی ها،
حتی از پوشیدن دمپایی انگشتی با جوراب هم سخت تره !
پروانه ی من در تاری افتاده است که؛
عنکبوتش "سیر" است؛
نه می تواند پرواز کند؛
نه می میرد ...!
برای یک ثانیه عاشقم باش ،
من باتری ساعتم را در می آورم
اگر یک روز هیچ مشکلی سر راهم نبود ، میفهمم که راه را اشتباه رفته ام . . .
تعداد صفحات : 24