پشـت یـك هـزار تـومـانـی نـوشـتـه بـود:

پـدر مـعـتـادم بـرای هـمـیـن پـولی كـه پـیـش تـوست...

یـك شـب مـرا بـه دسـت صـاحـب خـانـه مـان سـپـرد...

خـدایـا چـقـدر مـی گـیـری ...!!!

که بگذاری شب اول قبر

قـبـل از اینکه تـو ازم سـوال کـنی،

مـن یـه چیزایی ازت بپـرسـم

کسی ک دوستت داشته باشه

تو اوج اختلافاهم

نه میره

نه میزاره ک بری

عادت ندارم درد دلم را ب همه کس بگویم

پس خاکش میکنم زیر چهره خندانم

تا همه فکر کنند نه دردی دارم نه قلبی

هیچوقت نباید ب اجبار خندید

گاهی باید نا نهایت ارامش گریه کرد

لبخند بعد از گریه

از رنگین کمان بعد از باران هم زیبا تر است

دلم یک فنجان قهوه داغ میخواهد

ویک دوست ک بشود با اوحرف زد

و بعد پشیمان نشد..!

این جهان پر از صدای حرکت پاهای مردمی ست ک همچنان ک تورا میبوسند ،

تناب دار تو را می بافند!

بعضیا به ما نمیخورن

ما جا خالی دادیم

خوردن ب شما

مبارکه

بزرگترین خطایش این بود ک فکر میکرد من تا ابد صبور میماند

چه پر جرعت میشود در برابرت: کسی ک میفهمد از تــــه دل دوستش داری

موندنی با لگد هم نمیره رفتنی با التماس هم میره