loading...
خلوت شب !
لیلی بازدید : 21 یکشنبه 08 اردیبهشت 1392 نظرات (0)

 

 روزها دارند خودشان را با زحمت عبور می دهند از میان تقویم دیواری خانه . هنوز  اوایل هفته تمام نشده آخر هفته سر زده طوری سروکله اش پیدا می شود که متحیر می مانم و شگفت زده از گذشت ایام.

 

بی خیال شده ایم و روزگار هم به بی خیالیمان می خندد . به گمانم با شیطنت عقربه های زمان را  هم دست کاری می کند و چند ساعت آن را جلو  تر می کشد!

 

 این روزها نیلوفر های خوشرنگ باغچه گل داده اند.   دقیقه های بی حوصلگی ام را  با نگاه کردن به آنها می گذرانم. چقدر  زیبا هستند گلبرگهای لطیفشان ! لبهایم ناخود آگاه هوس می کند بوسه بزند بر آنها... تصورم این است که به یاد خدا و آفریده های بی نظیرش سجده بر خاک مستحب است!

 

پنجره را باز می کنم اما ُهرم گرما همراه با نسیمی خودش را از پرده های توری عبور می دهد و می خورد به صورتم.

آه که چقدر بی طاقت شده ام این روزها....

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
Profile Pic
مَن اِحساسَم را کُشتَم، پَس لُطفا اِحساس تعارُف نکُنید...!
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 252
  • کل نظرات : 88
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 1
  • آی پی امروز : 16
  • آی پی دیروز : 14
  • بازدید امروز : 109
  • باردید دیروز : 17
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 1
  • بازدید هفته : 198
  • بازدید ماه : 417
  • بازدید سال : 1,502
  • بازدید کلی : 5,836
  • کدهای اختصاصی

       

       

    AvaCode.88